خوابو خیلی دوست دارم
چرا؟
چون فقط وقتی خوابم زمان وجود نداره، تو خواب من میرم به گذشته، به آینده، همه ی آدما اونجوری میشن که من دلم می خواد، حتی بعضی وقتا پرواز میکنم
فقط خودم اون دنیا رو می سازم، اونجا زمان نمیگذره، محدودیتی وجود نداره، اونجا مرگ نیست
ممکنه 2 ساعت بخوابی ولی اندازه همه عمرت خواب ببینی، خیال، آرزوهای محال
بعضی وقتا هست به هم پوزخند میزنیم میگیم: مگه اینکه خوابشو ببینی!
من اینجور وقتا میرم خوابشو میبینم
فقط ی مشکلی هست
اینکه بیدار میشم ...
گذشته ای که هیچ وقت وجود نداشته
آینده ای که هرگز نمیاد
من اینا رو تو بیداری کجا میتونم پیدا کنم؟ مگه اینکه ی چیزی زده باشم!