درد داشتم
صدایه ناله خودمو میشنیدم که گریه میکردم میگفتم چقد درد دارم ...
چشمام بسته بود، وقتی هم باز بود درست نمیدیدم، فقط نور مهتابی بود که اذیتم میکرد
نفسام سنگین بود، قلبم
مغزم کار نمیکرد
فکر کردم شاید تب دارم، دارم کابوس می بینم، هذیون میگم
صدایه ویبره گوشیمو شنیدم
صفحشو نگاه کردم
یادم اومد که بیدارم
یادم اومد 30 دقیقست تو این دنیا نبودم