اون یکی وبلاگم

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۵۷ ق.ظ

انتخاب

یادم میاد چند سال پیش رو
وقتی با مادرم حرف زدم و اون به پدرم گفت.
چجوری در عرض یک روز
ذهنیتی که به دخترشون داشتن دگرگون شد
من یادمه که ی دنیا فاصله افتاد بین من و اونا، یادم میاد که مثله آدمای تو خیابون غریبه شدن باهام، من یادمه که حس میکردم هیچ دوسم ندارن دیگه
این بهای سنگین در ازای آزادی، من بچه بودم ولی می خواستم برای زندگیم تصمیم بگیرم
چرا باید بین خانواده و زندگی خودت یکیو انتخاب کنی؟
خودتو انتخاب کنی به قیمت از دست دادن خانواده؟ کسایی که خیلی دوسشون داری، به قیمت بی پناه شدن، تنها موندن؟ عذاب وجدان؟
خانواده رو انتخاب کنی و بعد، ی روز برگردی خودتو تو آینه نگاه کنی بگی این اون زندگی نبود که من می خواستم؟ بگی چرا باید از خود گذشتگی میکردم؟ مگه قرار بود چند بار زندگی کنم؟
این چه انتخاب بی معنایی یه تو زندگی؟ اصلا تو زندگی همه هست؟ بقیه چی کار می کنن؟


نوشته شده توسط فارادی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

انتخاب

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۵۷ ق.ظ
یادم میاد چند سال پیش رو
وقتی با مادرم حرف زدم و اون به پدرم گفت.
چجوری در عرض یک روز
ذهنیتی که به دخترشون داشتن دگرگون شد
من یادمه که ی دنیا فاصله افتاد بین من و اونا، یادم میاد که مثله آدمای تو خیابون غریبه شدن باهام، من یادمه که حس میکردم هیچ دوسم ندارن دیگه
این بهای سنگین در ازای آزادی، من بچه بودم ولی می خواستم برای زندگیم تصمیم بگیرم
چرا باید بین خانواده و زندگی خودت یکیو انتخاب کنی؟
خودتو انتخاب کنی به قیمت از دست دادن خانواده؟ کسایی که خیلی دوسشون داری، به قیمت بی پناه شدن، تنها موندن؟ عذاب وجدان؟
خانواده رو انتخاب کنی و بعد، ی روز برگردی خودتو تو آینه نگاه کنی بگی این اون زندگی نبود که من می خواستم؟ بگی چرا باید از خود گذشتگی میکردم؟ مگه قرار بود چند بار زندگی کنم؟
این چه انتخاب بی معنایی یه تو زندگی؟ اصلا تو زندگی همه هست؟ بقیه چی کار می کنن؟
۹۲/۱۰/۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
فارادی

نظرات  (۲)

می فهمم چی میگی کاملا...مشکل این جاست که پدر و مادرای ما به نظرم زیادی ایده آل گرا هستن...همه چی از قبل توو ذهنشون برنامه ریزی شده واسه آینده ی جگر گوششون...و خدا نکنه که همه چی طبق روال تجسمات اونا پیش نره...
پاسخ:
زندگی هر کسی دست خودشه خب :/

گاهی اوقات بزرگترها خیلی چیزهارو  بی دلیل خراب میکنن شاید پسرشون با اون دختری که شناختش یا برعکس خوشبخت بشن اما اینو قبول ندارم چون همه میتونن مامان باهاشون راضی کنن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی