طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رمان» ثبت شده است


و مادام بوواری تمام شد، شبیه آناکارنینا

فارادی از قسمت هایی که باهاشون ارتباط برقرار می کنه عکس میگیره، و همیشه گوشیش پر از عکس صفحات کتابه

مادام بوواری رو میذارم شاید خوشتون بیاد و بخواید بخونیدش، عکس ها رو از آخر کتاب به اول می ذارم



*برای مشاهده در اندازه واقعی روی عکس کلیک کنید

فارادی
۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

"سال بلوا" را خواندم، یا به عبارت بهتر خوردم! بیش از سیصد صفحه در تقریبا یک شبانه روز تمام شد، فکر نمیکردم اولین رمان فارسی که بخوانم یک شب خوابم را تعطیل کند.


خیلی از قسمت ها من را به یاد "صد سال تنهایی" انداخت : شیوه روایت داستان که در زمان مدام به جلو و عقب مبرفت، عادت خاک خوری نوشا در کودکی، سعی نویسنده بر سبک رئالیسم جادویی، و ... .

همچنین بارها تصور کردم کل ایده از "آدمکش کور" کپی شده، اما وقتی تاریخ ها را چک کردم دیدم معروفی تقریبا 20 سال پیش سال بلوا را نوشته و آتوود 13 سال پیش آدمکش کور را .

ولی فکر میکنم شباهت هایی بین این دو رمان وجود دارد: مانند اسطوره پردازی، اتفاقات عجیب و وهم آلود، نقد جنگ های بی دلیل و کشتار انسان ها، و خیلی موارد دیگر.

البته به نظرم این دو اثر با هم قابل مقایسه نیستند، وقتی رمان پیچیده و چند بعدی آدمکش کور را هضم کرده باشی، سال بلوا برایت در حد یک پاورقی است که شخصیت های سیاه و سفیدش در آخر به سبک فیلم های هندی همه به جزای اعمالشان می رسند.



پی نوشت:

این قلم ادبی که مشاهه نمودید نتیجه بی خوابی و احیای کتاب گرفتن بود :دی

فارادی
۱۰ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر