واسه هم تو عکسا عاشقونه تر
واسه هم تو عکسا دیوونه تریم
من نمی گم ولی این عکسا می گن
ما چقد از دل هم بی خبریم
خیلی وقتا عشقُ از یاد می بریم
یادمون رفته یه روزی چی بودیم
دوبار آفتاب بزنه بارون بیاد
کی می دونه ما تو دنیا کی بودیم
زندگی می گذره، عکسا می مونن
دنیا خوابه، اگه خوبه، اگه بد
کاش مثه عکسا کنار هم باشیم
کاشکی خنده ها بمونن تا ابد
می شه پر واز پرنده رُ ندید
میشه عکس بالُ تو قفس کشید
بیا عادت بکنیم به همدیگه
وقتی عشقُ نمیشه نفس کشید
من و تو بی خبر از خاطره ها
خیلی وقتا بی خیال هم بودیم
من نمی گم ولی این عکسا می گن
ما دوتا یه روزی ماله هم بودیم
عبدالجبار کاکایی
قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
و من چقدر ساده ام
که سال های سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام!
استاد زنده یاد قیصر امین پور
میدونم، قول داده بودم در این "اون یکی وبلاگم" شعر ننویسم ولی یک شعر از شاعر مورد علاقه ام هست که واقعا دلم نمیاد اینجا نذارم، برای همین دکلمشو براتون میذارم، اگه دوست داشتید بگید بازم زیر قولم بزنم.
می ایستی که بایستانیم؟ (استاد حسین منزوی) با صدای رضا پیربادییان